فقط خدا میدونه که من آخرش موقع مردن چه حسی دارم! پشیمونم یعنی اون موقع؟ کی به کیه؟ شاید اون موقع هم پریدم رفتم اون دنیا! مثل پریدن توی رودخونه میمونه یعنی؟ یه لحظه دلت رو میزنی به دریا! یه بار زمستون، داشت برف میومد، رفتم کنار رودخونه سولقون، شب بود، چشمم که به تاریکی عادت کرد، لخت شدم. یه کم فکر کردم. جرات نکردم یه دفعه بپرم تو آب! کم کم از یه طرف رفتم تو آب.